خنـکا

ی لبخند تو

مرگ

يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۵۴ ق.ظ

بعضی کوتاه نوشته ها هست که چند بار به ذهنم می آید! یعنی کامل یادم رفته اما فکر و حال و هوا مرا باز به آن نکته میرساند! یکی از آن مطالب که بعد از همه کربلا رفتن ها با تمام وجود حس میکنم این است که بعد از زیارت میخواهم بروم! امسال بعد ازینکه با تمام وجود طلبش میکردم یادم آمد قبلا هم گفته ام دیگر از مرگ نمیترسم! یادم آمد بار دیگر گفته ام بعد از زیارت چقدر مرگ میچسبد... و واقعا میچسبد !!!

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۵۴ ق.ظ
  • غواص

نظرات  (۲)

  • رسول نصیری
  • سلام
    واقعا دوست داری بعد از زیارت بری سفر ابدی؟ خواهش میکنم برام توضیح بده چون عزیزترین کسم بعد از زیارت رفت
    پاسخ:
    آره واقعا.. درست مثل پرنده ای که طعم پرواز رو چشیده و دوست داره هی بالاتر بره..
  • رسول نصیری
  • 4 هفته پیش پدرم اومد قم زیارت حرم حضرت معصومه و جمکران. دعای کمیل هم حرم بودیم.بعد رفتن مشهد.بعد از اینکه میرسن خونه میگن سلام بر فرشته ها که اجازه دادن همسر و بچه هام را سالم بیارم خونه. فردا صبح که میرسن خونه 2 میلیون برای یه بچه یتیم چرخ میخرن .بعد میرن کمک اقوام اسباب کشی. شب بعد از نماز مغرب و عشا پدرم میرود که کنتر ها را چک کنه که سکته میکنه. پدرم خیلی جون بود. 47 سال با موی های مشکی. عکسش داخل وبم هست.
    28 محرم امسال. آتیش گرفتم. 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی